از اهمیت تحلیل که بگذریم، این مساله مورد اهمیت قرار میگیرد که چه شیوهها و روشهایی برای تحلیل سهام بازار سرمایه وجود دارد؟
در یک طبقه بندی کلی دو شیوه اصلی برای تحلیل بورس مطرح است:
تحلیل بنیادی ( تحلیل ریشهای پایهای یا اساسی، Fundamental )
تحلیل فنی ( Technical )
ما در این مقاله میخواهیم اولین شیوه تحلیل در بازار سرمایه، یعنی تحلیل بنیادی بورس را بررسی کنیم.
بهترین تعریف اصول کمی و کیفی تحلیل بنیادی بورس
در این روش سرمایهگذار عوامل اصلی تاثیرگذار بر قیمت سهام شرکت را مورد بررسی قرار میدهد و بر این اساس تصمیم گیری میکند که آیا سهام آن شرکت برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر.
در
تحلیل بنیادی بورس، سرمایهگذار با بهکار گیری اصول کمی و کیفی، ارزش واقعی یا اصطلاحا ارزش ذاتی سهام یک شرکت را محاسبه میکند. حال با مقایسهی ارزش ذاتی آن شرکت با قیمت فعلی آن در بازار تصمیم به نگهداری، خرید و یا فروش سهام آن شرکت میگیرد.
اصول کمی و کیفی در تحلیل بنیادی بازار سرمایه
اصول کمی
همانطور که از اسم این اصل پیدا است قرار است اعداد و ویژگیهای مرتبط با عوامل قابل اندازهگیری را در این شیوه بررسی کنیم.
اصول کیفی
جنبههای تاثیرگذار بر عملکرد شرکت که قابل اندازهگیری نمیباشند جزو اصول کیفی تحلیل بنیادی بورس قرار میگیرند.
تشریح اصول کمی
طبیعتا اصول کمی از طریق صورتهای مالی شرکت که هریک در زمانهای خاص منتشر میشوند به دست میآید. صورتهای مالی شرکت به طور کلی شامل چهار بخش است که ضمن معرفی، در مورد آنها به طور مختصر توضیحاتی را نیز ارائه خواهیم کرد:
جدول سود و زیان
در جداول صورت سود و زیان شرکتها به ازای هر سهم در انتهای جداول خروجی خواهند داشت که سود ساخته شده یا زیان متحمل شده در آن با عددی مشخص، نمایان است.
در این جدول ابتدا سود و زیان خالص را از طریق سود(زیان) ناخالص، سود(زیان) عملیاتی و سود(زیان) عملیات در حال تداوم قبل از مالیات، بهدست میآوریم. سپس سود(زیان) پایه هر سهم را بررسی میکنیم و پس از محاسبه آن به سود و زیان خالص هر سهم یا همان EPS هر سهم میرسیم.
تراز نامه
در واقع ترازنامه یک شمای کلی از میزان داراییهایی، بدهیها و میزان سرمایهگذاری سهامداران را منعکس میکند. این جدول از سه بخش کلی دارایهای جاری، بدهیها و حقوق صاحبان سهام تشکیل شده است. طبق یک معادله حسابداری همواره باید جمع دارایها با بدهیها و حقوق صاحبان سهام برابر باشد.
صورت جریان وجوه نقد
وضعیت نقدینگی و گردش وجوه نقد برای جبران تعهدات و اعتبارهایی که استفاده میکنند در این جداول مشخص میشود. در واقع اعداد خروجی این جدول پاسخ این سوال را میدهد میدهد که آیا شرکت، از منابع موجود خود به صورت بهینه استفاده میکند یا خیر؟
آمار تولید و فروش
خروجی این گزارش میتواند روی سود عملیاتی شرکت تاثیر مستقیم و بهسزایی داشته باشد. خروجی این گزارش در جداول سود و زیان شرکتها استفاده میشود.
برای تحلیل بنیادی شرکتهایی که خام فروش هستند یا شرکتهای تولیدی که قیمت فروش آنها نوسانات زیادی دارد، این جداول بسیار کمککننده هستند چون نشان دهنده این است که چقدر مفروضات جداول با آنچه در عمل رخ میدهد فاصله دارد.
تشریح اصول کیفی:
همانطور که اشاره شد، علاوه بر آمار و ارقام موجود در گزارشات شرکتها، عوامل تاثیرگذار فراوان دیگری هم وجود دارند که شرکت مستقیم و غیر مستقیم از آنها تاثیر میگیرد. اصول کیفی در تحلیل بنیادی را میتوان به سه دستهی عمده تقسیم بندی کرد :
عوامل محیط داخلی
به بررسی عوامل درونی تاثیرگذار در شرکت پرداخته میشود. شاید بتوان مهمترین عامل برتری یک شرکت را داشتن یک یا چند مزیت رقابتی منحصر به فرد دانست. عوامل دیگری همچون: میزان سودآوری شرکت و تداوم آن، طرحهای توسعهای شرکت، ترکیب سهامداران شرکت، کیفیت مدیریت مواردی هستند که در این بخش حتما باید مورد بررسی قرار بگیرند.
عوامل محیط خارجی کلان
به بررسی و تحلیل اقتصاد کلان پرداخته میشود. مسائلی مانند: تولید ناخالص ملی، وضعیت اشتغال، تورم، نرخهای بهره، بودجه دولت، چرخه اقتصادی، تراز تجاری، قوانین و مقررات، نرخ ارز، شرایط فرهنگی، سیاست خارجی از مهمترین فاکتورهای مورد بررسی در این بخش میباشند.
عوامل محیط خارجی نزدیک یا کوچک
به بررسی و تحلیل مسائل مرتبط با صنعت پرداخته میشود. نحوه قیمتگذاری محصولات، میزان عرضه و تقاضا برای محصولات، رقابتی یا انحصاری بودن صنعت، حجم سرمایه گذاری در صنعت مهمترین شرایط لازم جهت بررسی در این بخش میباشند.
رویکردهای اساسی در بهکارگیری اصول کمی و کیفی تحلیل بنیادی
دو رویکرد اساسی در
تحلیل بنیادی بورس وجود دارد. سهامدارن و سرمایعهگذاران بسته به استراتژیهای متفاوت خود یکی از این رویکردها را برای بررسی انتخاب میکنند.
رویکرد پایین به بالا
شما در این رویکرد ابتدا از یک منبع خبری معتبر، از طرحهای توسعهای یک شرکت، فعال در صنعتی خاص باخبر میشوید. حال قرار است اوضاع این صنعت را در داخل کشور بررسی کنید. مثلا آیا دولت سوبسید یا امکان ویژهای برای آن صنعت اعمال میکند یا در نظر دارد که تغییری در این روند ایجاد کند یا خیر؟
قدرت چانهزنی خریدار و فروشنده را در این صنعت بررسی میکنید. صنایع مرتبط بالا دستی یا پایین دستی را به اجمال بررسی میکنید که برای مثال وضعیت شرکتهای تامین کنندهی مواد اولیه در چه سطحی از میزان تولید و توزیع قرار دارد. سپس به وضعیت آن صنعت در بازارهای جهانی توجه میکنید.
رویکرد بالا به پایین
اگر تمام مراحل طی شده در توضیح رویکرد پایین به بالا را از جهت معکوس طی کنیم.
یعنی ابتدا با بررسی بازارهای جهانی یک صنعت را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم، سپس به بررسی وضعیت آن صنعت در داخل کشور و قوانین و مقررات حاکم در آن صنعت بپردازیم.
و در نهایت سهام یک شرکت را برای خرید انتخاب کنیم..
آیا بهترین شیوه تحلیل بازار سرمایه، تحلیل بنیادی بورس است؟
هدف هر سرمایه گذاری انتخاب یک سهم بنیادی است. ما در تحلیل بنیادی قرار است این دو اصل، یعنی اصل کمی و اصل کیفی در
تحلیل بنیادی بورس را به خوبی درک، و در نهایت آنها را به یک کاربرد قابل فهم تبدیل کنیم. با وجود اینکه
تحلیل بنیادی بورس اساس سرمایهگذاری در این بازار است، اما در حقیقت هیچکدام از روشهای تحلیل را نمیتوان به تنهایی بر دیگری ارجح دانست. زیرا هر یک از روشهای تحلیل، به عنوان ابزاری در این بازار سرمایهگذار را مسلح خواهند کرد.