تعداد سناریوهای پیشروی تامین بودجه محدود بوده و بیشتر دولتها بحثهای ابتکاری بر روی آن انجام دادهاند. برای تامین کسری بودجه یا باید درآمدها را افزایش دهند و یا هزینهها را کم کنند. البته افزایش درآمدها هم بیشتر از کاهش هزینهها مدنظر است. بنابراین دولت یا باید افزایش عوارض دولتی را داشته باشد یا اینکه به سراغ استقراض برود که این استقراض میتواند از بانکها یا بانک مرکزی باشد. اینها مواردی است که به صورت فنی برای تامین کسری بودجه مطرح و تدریس میشود. حال اینکه دولت این استقراض را چگونه باز میگرداند، مهم است یعنی از درآمدهای آتی یا از بازنگرداندن و افزایش نقدینگی این استقراض را باز میگرداند.
بر این اساس راههای تامین کسری بودجه آن قدر اهمیت ندارد و باید دید درواقع اثرات این راهها به چه صورت خواهد بود. روشی که دولت برای تامین این کسری اتخاذ میکند، منجر به رشد پایه پولی، رشد نقدینگی و در نهایت تورم میشود یا اینکه باعث افزایش تولید ملی میشود که منتهی به افزایش درآمد حاصل از مالیات میشود؛ بنابراین کسری بودجه پوشش داده و تامین میشود.
در مواقعی هم کسری بودجه پنهان است یعنی هر اتفاقی بیفتد دوباره دولت هزینههایی میکند که عملا در بودجه نیست. در واقع نگرانی اصلی برای این کسری بودجه پنهان است و این هزینههای پنهان یا از طریق یارانهها پرداخت میشود و بازگردانده نمیشود یا به نهادهایی که موظف به پاسخگویی به دولت نیستند، داده میشود. در غیر این صورت به نظر میرسد کسری بودجه راحتتر از اینها تامین میشود اما حاضر نیستیم از هزینههایی که آویزان بودجه دولت هستند، کم کنیم این موضوع سالهاست که به یدک کشیده میشود.
این موضوع که چه مقدار کسری بودجه برای سال ۱۴۰۲ خواهیم داشت، هیچ عرفی برای اندازهگیری دقیق ندارد و درمورد اینکه چند درصد باشد هم همیشه دولتها با موازنه و تراز بودجه را تنظیم میکنند و در نهایت هم به کسری بودجه مثلا ۲۵ یا ۳۰ درصدی منتهی شده است. نکته دیگر اینکه کسری بودجهای که منتهی شود به افزایش نقدینگی و آن هم به سمت فعالیتهای غیرمولد حرکت کند، نگران کننده است. در پایان اینکه اگر دولت انضباط مالی نداشته باشد، حتما کسری بودجه وجود خواهد داشت.